فیلم "Pay It Forward" برای بازاریابها چه معنایی دارد؟ |
فیلم "Pay It Forward" برای بازاریابها چه معنایی دارد؟ ۱ نوشتۀ Barry Goss۲ آیا فیلم " Pay It Forward " با بازی هلن هانت و کوین اسپیسی را دیده اید؟ این فیلم مرا به فکر فرو برد که چگونه پیام فیلم ( همۀ ما توانایی آن را داریم که زندگیهای افراد را به وضعیت بهتری تغییر دهیم ) در صنعت شگفت انگیز ما یعنی بازاریابی شبکه ای کاربرد دارد. در این فیلم، پسری ( بازیگر خردسال مشهوری که در فیلم " حس ششم " همبازی بروس ویلیس بود ) را می بینید که تصمیم می گیرد تا بطریقی به سه نفر کمک کند و با این تصمیم، سرآغاز یک حرکت می شود. همۀ چیزی که او انجام می دهد آن است که از آنها می خواهد کاری یکسان را انجام دهند. می دانید این مسئله از کجا شروع شد. از آنجاییکه او روی تخته سیاه، چهار دایرۀ مشهورخود را کشید. خودش در بالا و سه تا در پایین. دقیقاً به همین دلیل است که گروههای کثیری از کارمندان باتجربه ( همان افرادی که روزی از این کار دوری می کردند ) با سرعت فزاینده ای در حال ورود به این بیزینس هستند- فقط چون بسیار عاقلانه و منطقی است. همانگونه که زیگ زیگلار۳ می گوید: " شما در زندگی به هر چه که بخواهید می رسید به شرطی که به اندازۀ کافی به دیگران کمک کرده باشید که به خواسته هایشان برسند. " خوب، پس نکته در کجاست؟ ساده است، اگر شما نسبت به یک کمپانی مشهور، دارای اعتبار مالی، جاافتاده ( اما در عین حال مترقی )، با یک کالای مصرفی، متعهد باشید، می توانید با استفاده از BIG SELL تغییرات بسیار شگرفی در زندگی مردم ایجاد کنید. خوب، حتماً می پرسید: " معنای BIG SELL چیست؟ " داستان از 5 سال پیش شروع شد، وقتی برای اولین بار سخنان Tom Paredes ( صاحب درآمد ماهانه $ 50,000 دلار ) را می شنیدم: " اکثر پشتیبانها۴ وقتشان را صرف می کنند تا به یک توزیع کنندۀ جدید آموزش دهند که چگونه محصولات را بفروشد، چگونه بازاریابی و طرح درآمدزایی را توضیح دهد، و هر چیزی راجع به تاریخچۀ کمپانی. اگرچه این جالب است اما کار ما نیست! ما نوارهای کاست، بروشورها، کتابچه های راهنمای کمپانی و ابزارهای دیگری داریم که می توانند و باید این کار را انجام دهند. کمپانی بازاریابی شبکه ای براحتی و بدون کمک ما می تواند این ابزار را توزیع کند. کار ما تکثیر کردن چیزی نیست که قبلاً انجام شده است. این کار، اتلاف انرژی، اتلاف زمان و محکوم به شکست است. پس هدف واقعی ما چیست؟ این دیدگاه را در نظر بگیرید: کار یک توزیع کننده این است که مشتری۵ را هدفدار کند ( give vision ) و به او کمک کند تا آزادی را کشف کرده و مشتاق آن باشد. همه اش همین است. هنگامی که ما فعالیتمان را به ایجاد اشتیاق و هدفدار کردن تغییر دهیم، آنگاه می توانیم به ابزارها اجازه دهیم تا اطلاعات کمپانی را تکثیر کنند... " آن عبارات، زندگی و همچنین بیزینس مرا تغییر دادند- هم در نحوۀ نگرش و هم در نحوۀ انجام کار. من دیگر هیچ کسی را به چیزی بجز خودش ترغیب نمی کنم.( یعنی بجای اینکه فرد را ترغیب به خرید کالا کنم، او را ترغیب می کنم تا خودش را باور کند و ... ) این فقط یک نگرش متفاوت است: ابتدا به افراد کمک می کنید که خودشان را باور کنند و مفهوم اهرم مرکب۶ ( نیروی اهرمی ناشی از تعداد زیادی از افراد ) و درآمد تابع۷ ( درآمد وابسته به کارکرد دیگران ) را درک کنند و سپس آنها را با فرصت درآمدزایی، آشنا می کنید ( کمپانی و محصولات ). در هر حال بدون اوّلی ( یعنی آشنایی با مفهوم واقعی بازاریابی شبکه ای )، فرایند دوّمی ( یعنی معرفی وفروش کالا و خدمات )اهمیتی نخواهد داشت. بعنوان مثال، آیا می دانید که بیش از %90 از افرادی که درآمدی معادل ماهانه 100,000 دلار دارند، %90 از درآمدشان را از 1 یا 2 فرد کلیدی بدست آورده اند. به بیان دیگر، این صاحبان درآمدهای بالا، شخصاً فقط 1 یا 2 نفر را آموزش داده، تربیت کرده، ترغیب کرده و قدرت داده اند. یعنی فقط 1 یا 2 نفر، اصل مطلب را گرفته اند. به عبارت دیگر، آنها این حقیقت را درک کردند که % 10 از موفقیتشان در بازاریابی شبکه ای ( شبیه هر چیز دیگری ) به مهارتها و روشهایشان بستگی دارد و % 90 از آن بوسیلۀ اشتیاق و نگرششان تعیین می شود. آیا این دلگرم کننده نیست که بدانید شما فقط باید 1 یا 2 نفر بیابید که مثل خودتان در مورد آزادی زمانی ( TIME FREEDOM ) متعصب باشند؟ پس مگرچه می شود اگر این کار، حتی یک یا دو سال از وقت شما را بگیرد؟ در عوض، پیامدش عالی است. این بیزینس، یک برنامۀ کاری ( work plan ) است ( شاید به همین دلیل آنرا net-work-ing نامیده اند!)، و نه یک برنامۀ " راحت بشین و یکشبه پولدار شو ". این یک مدل بیزینس درازمدت است. جادوگری نیست. خوب، حالا فکر می کنید که صاحبان درآمدهای آنچنانی چگونه 1 یا 2 فرد کلیدیشان را پیدا می کنند؟ ساده و راحت. در اکثر جلسات معرفی، تمرکزشان روی نیازها، رؤیاها و نگرش افراد است ( و نه روی معرفی کالا و فروش و ... ). و بنظر من، ترکیب اشتیاق ( desire )، رؤیاها ( dreams ) و نگرش ( attitude ) به این معنی است که رک و صریح بدانید که واقعاً چرا ( WHY ) چیزی را می خواهید؟ حالا شاید کم کم متوجه می شوید چرا درصد افرادی که در MLM به موفقیت چشمگیری می رسند واقعاً نامتعادل است ( همه می گویند: % 20 از افراد، % 80 از پول را بدست می آورند ). بله، بازاریابی شبکه ای – مانند پیام فیلم " Pay It Forward " – دربارۀ کمک به مردم است تا زندگی خودشان را بازپس بگیرند؛ تا پیگیر رؤیاهایشان باشند؛ تا از منطقۀ راحتیشان بیرون بیایند و افراد دیگر را نیز برای انجام همین کارها پشتیبانی کنند. اگر آن را درست درک کنید، جنبش ابدی مثبتی است که هرگز متوقف نخواهد شد. من حالا می فهمم که چرا یک روز رئیس یک شرکت بازاریابی شبکه ای بسیار بزرگ، شرکتش را بعنوان یک کارخانۀ راهبری/ رشد فردی۸ معرفی کرد که در ظاهر بصورت یک کمپانی محصولات بهداشتی است. ( یعنی یک کارخانۀ انسان سازی که در ظاهر، محصولات بهداشتی می فروشد. )طی 5 سال گذشته، این حقیقت مثل صاعقه به من برخورد کرد. این صاحبان درآمدهای بالا، مشتریهای خود را بدین شکل به فرصت درآمدزایی ترغیب می کنند: 1 ) اول، تبلیغ محصولی که هر کسی خواهان آنست. ( آزادی زمانی TIME FREEDOM ) 2 ) دوم، کمک کردن به افراد برای اینکه اشتیاقها و خواسته های واقعیشان را کشف کنند و اینکه به آنها نشان دهند که چگونه می توانند از طریق آنچه بازاریابی شبکه ای در اختیارشان می گذارد به اهدافشان دست یابند. ( آزادی زمانی TIME FREEDOM ) 3 ) سوم، قانع کردن مشتری در مورد اینکه چرا آنها صادقانه متعهد می شوند که به او کمک کنند تا به جایی که می خواهد، برسد. بدون توجه به همۀ هزینه ای که برای آنها دارد. شگفت انگیزاست نه، براستی که بسیار شگفت انگیز است! |