آناتول فرانس : آرزو کردن با انسان و به آرزو رسیدن باخداست .
حضرت علی (ع) : خوش اخلاقی روزی را فراوان کند و دوستان را مانوس سازد .
حضرت علی (ع) : ارجمندترین مردم کسانی هستند که ادب دارند .
شیلون : به زبانت اجازه نده که قبل از اندیشه ات به کار افتد .
حجازی : تا فردایی هست ، باید امیدوار بود .
سیدنی : کسانی که با افکار عالی و خوب دمسازند ، هرگز تنها نیستند .
هرمان هرسه : اگر بر ناتوان خشمگین شوی ، دلیل بر این است که قوی نیستی .
یونسکو : اگر همه آرزوها برآورده میشد ، هیچ آرزویی برآورده نمی شد.
حجازی : آزادی وقتی است که اختیار ما به دست عقل باشد.
شیلر : مقام عالی انسانی در برابر شماست ، آنرا به دست آورید.
روبرتسون : رمز کلیه پیروزیها ، اراده است.
دایر : تمامی کردار شما ، نشانی از افکارتان است.
لیست : پیروزی، همیشه نصیب کسانی میشود که در راه اصلی قدم برداشته اند.
وایلد : ادب خرجی ندارد ولی میتواند همه چیز را خریداری کند.
رابینز : برای آن کس که ایمان دارد، نا ممکن وجود ندارد.
رحمت نژاد : افکار پریشان، زندگی پریشان می سازد.
ساموئل جانسون : ذهن خود را از نتوانستن ها خالی کن.
حضرت علی (ع) : بهتر از دارایی فراوان، تندرستی بدن است.
حضرت علی (ع) : ترسو را توفیق و کامیابی محال است.
رضازاده شفق : بزرگ ترین میوه تمدن بشری، آذادی است.
وینج : تمدنی مقبول و مطبوع است که، جوامع بیشتری پیرو آن باشند.
حضرت محمد (ص) : کسی که ایمانش بیشتر است، اخلاقش نیکوتر است.
رابینز : پرسش های ما، افکار ما را می سازند.
سارنف : داشتن پشتکار، تفاوت ظریف بین شکست و کامیابی است.
بناپارت : شجاعت مانند عشق، از امید تغذیه میشود.
هلمز : همیشه صراحت بیان داشته باش، هر چند به ندرت حرف بزنی.
مونیه : اندیشه توام با نشاط، نشانه یک روان سالم است.
حضرت علی (ع) : ساعتی اندیشه کردن بهتر از مدتی عبادت کردن است.
اگر درباره آینده نیندیشید، یقینا آینده ای هم نخواهید داشت.
کراک : تنها پشتکار و عزم راسخ، راهگشا و کارساز است.
دهخدا : دنیا به امید برپاست و انسان به امید زنده است.
دایر : هیچ چیز در این دنیا اتفاقی نیست.
حضرت علی (ع) : هر رنج و ناراحتی را گشایشی باشد.
حضرت محمد (ص) : همنشین خوب از تنهایی بهتر است و تنهایی از همنشین بد بهتر.
سنکا : بزرگ ترین داروی خشم، صبر و درنگ است.
زولا : اغلب آنهایی پیروز و موفق میشوند که کمتر تعریف و تمجید شنیده باشند.
حضرت علی (ع) : بهترین و عالی ترین آرزوها را در خود بپرورانید.
پاندر : از اندیشه ها و آرزوهای دیگران، برای موفقیت خود کمک بگیرید.
افشین مشتاق : ای کاش خدا قبل از اینکه چیزی به آدم ها بدهد، ابتدا معرفتش را بدهد.
ورن : یک غم، به تنهایی برای نابودی هزاران نشاط کافی است.
پاولوفا : راز موفقیت این است: هدفی را بی وقفه دنبال کنید.
مترلینگ : زندگی بدون عشق، چون زیستن در تاریکی مطلق است.
کورنو : سعادت آن است که انسان دنیا را همان طور که آرزو می کند ببیند.
لاکوردر : آن چه به پروردگار مدیونیم ، دوست داشتن دیگران است.
آیا شما هم از عدم اعتماد به نفس رنج می برید ؟
اگر می دانید یا تصور می کنید که می توانید کاری را انجام دهید، پس دست به کار شوید.
اگر کسی در راه رسیدن به رؤیاهایش با اطمینان به پیش رود موفقیتی خارق العاده را تجربه خواهد کرد.
انسان همان چیزی است که خود باور دارد.
منتظر باشید که با مشکلات به عنوان بخش چاره ناپذیر زندگی رویارو شوید. همین که با آن مواجه شدید ، سرتان را بالا نگه دارید و در چشمانش خیره شوید و بگویید : من از تو برترم ، پس نمی توانی مغلوبم کنی.
وقتی که از آنچه داریم می بخشیم ، آماده ایم آنچه را نیازداریم بگیریم.
ممکن است فکر خلاق فقط بدین معنا باشد که متوجه شویم در کارهایی که قبلاً انجام داده ایم، دیگر فضیلتی وجود ندارد .
هرگز نباید فراموش کرد که خواستن ، کوشیدن است و اراده ، گذرگاه عمل.
مردان بزرگ اراده دارند و مردان ضعیف آرزو.
آن کس که به نفس خویش اعتماد دارد اعتماد دیگران را هم بر می انگیزد.
اگر به هنگام سخنرانی دستپاچه می شوید ، نگاه خود را روی یک چهره مهربان و دوستانه و مشوق متمرکز کنید.
تا می توانید در نهایت خود سازی با خود بسازید.
در هر مورد که در مقابل ترس می ایستید و با آن مقابله می کنید، توانایی شهامت و اعتماد به نفس شما افزایش می یابد. بعد از آن می توانید به دنبال انجام کارهایی بروید که فکر می کردید توانایی انجامش را ندارید.
تغییر و رشد ، زمانی روی می دهد که انسان خود را به خطر بیندازد و جرئت کند با تجربه هایی درگیر شود که زندگی اش در گرو آنها باشد.
آدمخوارها در یک شرکت کامپیوتری
پنج آدمخوار به عنوان برنامه‌نویس در یک شرکت خدمات کامپیوتری استخدام شدند. هنگام مراسم خوشامدگویی رئیس شرکت گفت: "شما همه جزو تیم ما هستید. شما اینجا حقوق خوبی می گیرید و می‌توانید به غذاخوری شرکت رفته و هر مقدار غذا که دوست داشتید بخورید. بنابراین فکر کارکنان دیگر را از سر خود بیرون کنید." آدمخوارها قول دادند که با کارکنان شرکت کاری نداشته باشند.
چهار هفته بعد رئیس شرکت به آنها سر زد و گفت: "می دانم که شما خیلی سخت کار می‌کنید. من از همه شما راضی هستم. امّا یکی از نظافت چی های ما ناپدید شده است. کسی از شما می‌داند که چه اتفاقی برای او افتاده است؟" آدمخوارها اظهار بی‌اطلاعی کردند.
بعد از اینکه رئیس شرکت رفت، رهبر آدمخوارها از بقیه پرسید: "کدوم یک از شما نادونا اون نظافت چی رو خورده؟"
یکی از آدمخوارها با اکراه دستش را بالا آورد. رهبر آدمخوارها گفت: "ای احمق! طی این چهار هفته ما مدیران، مسئولان و مدیران پروژه‌ها را خوردیم و هیچ کس چیزی نفهمید و حالا تو اون آقا را خوردی و رئیس متوجه شد! از این به بعد لطفاً افرادی را که کار می‌کنند نخورید."