21- فلسفه هر کسب و کار در دو نکته خلاصه میشود: جلب مشتری و نگهداری مشتری.
22- نیمی از کار فروش خدمات است نیمه دیگر آن رازی کردن مشتری.
23- ۹۶ درصد مشتریان ناراضی نارضایتی خود را بروز نمیدهند.
24- وقتی شکایتی می شنوید در ارتباط با تمام مشتریان در کارتان تجدید نظر کنید.
25- ناراحت و گیج بودن؛عدم برقراری تماس چشمی؛با اسناد مشغول شدن و .... مشتری را ناراحت میکند.
26- مشتری شاکی دنبال گوش شنوا ست؛وی می خواهد کسی از او عذرخواهی کند.
27- بهترین روش پیروزی در رقابت ارائه خدمات بهتر به مشتریان است.
28- رقیب را دوست بدارید تا گیج و سر در گم شود؛از او انتقاد نکنید.
29- سیاست ما درگیرشدن بر سر قیمت نیست؛ کار ما تولید کالای مرغوب و فروش آن است.
30- وقتی فعالیتی را آغاز می کنید نگران نداشتن پول کافی نباشی؛محدودیت مالی خلاقیت را تشویق می کند.
31- هر چه به وعده های تان بیشتر عمل کنید مشتریان بیشتری پیدا می کنید.
32- نتیجه توافق با مشتری از مشاجره با او بهتر است.
33- بهترین راه برای بهره‌برداری از بحث با مشتری دوری از بحث کردن است.
34- ۶۸ درصد از مشتریان به دلیل بی تفاوتی یکی از کارکنان از شما فاصله میگیرند.
35- در هر معامله دو مطلب ثبت میشود ؛یک پول و سکه های که مبادله میشود دو دیگر نام نیکی که باقی می ماند.
36- ۹۰ درصد مشتریان شما منطقی هستند و تنها ۱۰ درصد آن ها به تشریفات بها می‌دهند.
37- مشتری شما همیشه رئیس شما بوده رئیس شما هست و رئیس شما خواهد بود.
38- شکایات مشتریانتان را به حساب پیشنهادات آنها بگذارید.
39- بیشتر در ایام بدبیاری و کسادی حال مشتریان را بپرسید.
40- خودخواه باشید اما با مشتریان خود صادقانه رفتار کنید.
هر فروشنده ای دیدگاه خاص خودش رو در فروش داره و بیشتر این دیدگاه بر اساس تجربیات عملیش به دست آمده
ولی هیچکس کامل نیست و ما در بخش فروشنده موفق نکته های مدیریت فروش را خواهیم گفت پس با ما همراه باشید.
1- به عنوان یک فروشنده مرتب و از خود بپرسید (فروش بعدی من به کدام فرد یا موسسه خواهد بود)
2- همیشه قبل از جلسه دستور جلسه را مکتوب و روشن به اعضا بدهید.
3- خواندن گزارش های مالی را یاد بگیرید.
4-کار گروهی نتیجه عالی دارد و عملکرد فردی کارکنان را افزایش می‌دهد.
5- اشخاص را با نام صدا بزنید شنیدن اسم خود شیرین ترین صدا در هر زبان است.
6- قبل از ملاقات با مدیران جلسه را در ذهن تصور نمایید.
7- بهترین رهبران حرفشان با عملشان یکی است.
8- هنوز صداقت بهترین سیاست است و با مشتریان خود صادق باشیم.
9- اگر به مشتریان رسیدگی نکنید آنها را مجبور می کنید به ملاقات رقبای شما بروند.
10- پیدا کردن مشتری جدید ۶ برابر از حفظ مشتری قدیمی هزینه دارد.
11- از مشتریان اصلی خود در مورد کارکنان مغازه یا شرکت نظرخواهی کنید.
12- اگر سر مشتری کلاه بگذارید انتظار نداشته باشید مشتری با شما صادق باشند.
13- مشتری مزاحم و بالگرد نیست او کره ماست حقوق و سود ما را می پردازد.
14- مشتری تنها قاضی است که تخم طلا می دهد پس بهترین خدمات ممکن را بدهید و خرمن طلا برداشت کنید.
15- حساب های تان را ممیزی میکنید آیا مشتریانتان را هم ممیزی میکنید.
16- به جای تطبیق مشتریان با خودتان خود را با مشتریانتان تطبیق دهید.
17-اگر یکی از مشتریان را از دست دادید تلاش تان را مضاعف کنید تا مشتری جدیدی پیدا کنید.
18- وقتی مشتری می گوید با مشکل بزرگی رو به رو است شاید به او بی توجهی کرده اید پس بی جهت به او تخفیف ندهید.
19- هزینه پس از مدتی فراموش میشود اما کیفیت همیشه به یاد ماندنی است .
20- در برخورد با مشتریان ناراحت سیاست ((سعی ام را می کنم)) معجزه میکند.
جلب حسن نیت و اعتماد مردم
اگر در ذهن خود افکار ای متعالی پرورش بدید با اشخاصی با استعدادهای ذهنی مشابه ارتباط برقرار می کنید و می توانید به خود کمک کنید زیرا در این دنیا دنیای جذب است یعنی اینکه مثلاً شما دوستانی دارید که با اخلاق شما سازگارند و شبیه به اخلاق شما هستند دوستانتان پس اگر ذهن خود را پرورش دهید می توانید با انسان های جدید و دوستانی جدید آشنا شوید که آنها نیز در جهت تعالی گام بر می دارند و در این راه مطمئنا موفق تر خواهید شد. اگر افکار شما از نوع افکار درست باشد به اطرافیان خود حس اطمینان القا خواهید کرد. با جلب حسن نیت دیگران اعتماد به نفس و قدرت شما افزایش می یابد. به زودی به ارزش فوق العاده افکار خود پی می برید و در می یابید که حتی در شرایط بسیار دشوار هم می توان خونسردی خویش را حفظ کرد. افکار درست و حسن نیت شما را با افرادی که در دنیا به جایی رسیده‌اند هماهنگ می کند. این افراد در مواقع لزوم مانند بسیاری از مردم به شما کمک خواهند کرد. اکنون می‌دانید که چرا تمرکز افکار در مسیر درست تا این حد مهم است . بسیار ضروری است که مردم به شما اعتماد داشته باشند. هنگامی که دو نفر برای بار اول با هم برخورد می کنند فرصت بررسی و تحقیق در مورد همدیگر را ندارند و یکدیگر را طبق غریزه که اغلب قابل اعتماد است می پذیرند.