گروه متالیکا در سال 1981 کار خود را در کالیفرنیا اغاز نمود. پس از اشنا شدن دو تن از اعضای اصلی این گروه به نام های (لارس اولریچ متولد 26 دسامبر 1963 در کپنهاک دانمارک) و (جیمز الن هتفیلد متولد 3 اگوست 1963 در لوس انجلس امریکا) انها برای انتخاب اعضای مناسب برای گروهشان و هماهنگی بیشتر دست به ساختن چند قطعه ازمایشی زدند. اولین کار این گروه (کشتار اهنین) در ژانویه 1982 ساخته شد. در دومین کارشان به نام (روشنایی را فراری دهید) تغییراتی در این گروه صورت گرفت و به جای (لیودگراند) نوازنده دیگری به نام
(دیو ماستین) و (ران مک گاونی) وارد شدند و با امدن انها جیمز کار نوازندگی و خوانندگی را بر عهده گرفت.
سرانجام در اواخر سال 1982 شخصی به نام (کیلفورد لی برتون) متولد کالیفرنیا به گروه پیوست و پیکره اصلی گروه شکل گرفت و انها اولین البومشان را به نام (همه انها را بکشید) پس از این البوم اختلافاتی در گروه پیش امد که به اخراج (دیو ماستین) انجامید و شخصی به نام
(کرک همت متولد 18 نوامبر 1962 در سانفرانسیسکو) که یکی از بهترین شاگردان (جوساتریانی) استاد بنام و پر اوازه گیتار بود جایگزین شد. گروه اولین اجرای زنده اش در شیکاگو بود در 1983. سپس برای دومین اجرایشان راهی دانمارک شدند اما دربین را به انگلستان رفتند و انجا بود که با فردی به نام (پیتر منش) اشنا شدند و با وی قرارداد بستند.
در اواسط سال 1984 دومین البومشان را به بازار عرضه کردند که در مدت چند هفته حدود 100000 نسخه از این البوم به فروش رفت که رکورد خوبی برای این گروه تازه کار بود و این امر باعث شد تا کمپانی های بزرگی نزرشان به انها جلب شود و موسسه موسیقی (الکترا) موفق به بستن قرارداد با این گروه شد.گروه پس از اجرای زنده راهی اروپا شد و مهمترین اجراهای انان میتوان به فستیوال (مانستراف راک) در انگلستان و (متال همر) در المان اشاره کرد. انها در 31 اگوست 1985 موفق به دریافت جایزه طلایی به خاطر لهترین گروه در امریکا شدند.
پس از این موفقیت گروه تصمیم به تهیه سومین البومشان به نام (ارباب عروسکهای خیمه شب بازی) گرفتند و به کپنهاگ دانمارک برگشتند.
انا این البوم را در اوایل سال 1986 به بازار عرضه کردند که موفقیت چشمگیری داشت. گروه به فعالیت خود ادامه داد تا اینکه حادثه ای وحشتناک باعث توقف فعالیت گروه شد. در 26 سپتامبر 1986 هنگامی که قرار بود گروه در کشور سوئد به اجرای برنامه به پردازد اتوبوس انها از جاده خارج می شود و بر اثر این حادثه (کلیف برتون) بر اثر جراحات وارده میمیرد و دو ماه بعد شخصی به نام (جیسون نیوستد) وارد گروه می شود. کار جدید انها به نام (...و عدالت برای همه) نام داشت که دستگاه قضایی و عدالت کور جامعه امریکا را زیر سوال برد. انها با تهیه این البوم نشان دادند که در این جامعه حرف اول را پول می زند و الهه عدالت با چشمان بسته و ترازوهایی پر از پول مشغول اجرای عدالت است. این گروه پس از اجرای 120 کنسرت ناگهان در سال 1989 در سکوت فرو رفت که تا سال 1991 ادامه داشت تا در 12 اگوست ان سال گروه با بیرون دادن البوم (سیاه) دوباره قدم به عرصه نهاد.
این البوم شکوه و زیبایی یک کار گروهی را در موسیقی نشان می دهد و قویترین البوم این گروه محسوب می شود. اهنگهایی از قبیل
(هیچ چیز دیگر اهمیت ندارد) و (ورود مرد شنی)و (نابخشوده) که پر از تکنیک های متفاوت با یکدیگر است.انان برای تهیه این البوم حدود 11ماه در استودیو مشغول بودند و نتیجه کار انها چیزی در حدود 5 سال جزء پرفروش ترین البوم موسیقی های جهان محسوب شد و چیزی در حدود 10000000 کپی رسمی از این اثر در سراسر جهان به فروش رسید.انان از اگوست 1991 تا 1993 اقدام به اجرای بیش از 40 کنسرت در سراسر جهان زدند. پس از ان گروه از کار خود کاست و در سال 1996 با ارائه البوم جدیدشان به نام (بارگیری) خود را باز مطرح کردند و این کار از لحاظ سبک متفاوت بود.انان در سال 1997 کار دیگری به نام (بارگیری دوباره) به بازار ارائه کردند که به گفته گروه مکمل کار قبلی انان است. در اوایل سال 1998 گروه کار دیگری به نام (روزهای همکاری در گاراژ) را ارائه کردند که اشعار این البوم شامل 27 ترانه است و اشعار ان متعلق به گروه دیگری است که متالیکا ان را بازخوانی کرده است.
درست یک سال بعد در سال 1999 گروه کاری متفاوت و باشکوه به نام (سمفونی و متالیکا) ارائه کرد که انان از یک ارکستر سمفونیک کامل استفاده کردند. در سال 2001 خبر جدایی (جیسون نیوستد) از گروه منتشر شد و بعد از مدتی (رابرت تراجیلو) جایگزین او شد.
این گروه در سال های بعد به باز خوانی اهنگهای پر ترفتار مشغول شدند و کنسرت هایی را در سراسر دنیا اجرا کردند که هر چند وقت یکی از این کنسرت ها را شاهد هستیم.
چه بسا بیگانه ای که خویشاوندتر از خویشاوند است و چه بسا خویشاوندی که از بیگانه بیگانه تر است.
زیاده روی در سرزنش اتش لجاجت را شعله ور می سازد.
ان کس که به قسمت خدا خرسند باشد بر انچه از دستش رفته اندوهگین نگردد.
هیچ گناهکاری را ناامید مکن چه بسیار گناهکاری که عاقبت به خیر گشته و چه بسا خوش کرداری که در پایان عمر تباه هشده و جهنمی گشته.
هر که عیب خود را ببیند از پرداختن به عیب دیگران باز ماند و هر کس به رزق الهی خرسند باشد بر انچه در دست دیگران است افسوس نخورد.
هر کس مالی را به ناحق به دست اورد در مواردی خرج خواهد کرد که اجری ندارد.
هر کس بسیار شوخی کند سنک شود و هر کس بسیار بخندد هیبت او از دست می رود.
دیدار زیاد ملال اور است و اطمینان پیش از امتحان خلاف دور اندیشی است.
خود شیفتگی مرد نشانه سستی اوست.
هر گاه مردی به نیاز برادرش پی برد نباید زحمت درخواست به او بدهد.
هر چه در توان دارید کار نیک انجام دهید که شما را از مرگ های بد حفظ می نماید.
جهاد زن خوب شوهرداری کردن اوست.
هر کس پدر و مادرش را غمگین سازد عاق والدین شده است.
چون مرد به نماز ایستد ابلیس به او بنگرد و از این که می بیند رحمت الهی سر تا پای ان نمازگزار را در بر گرفته به او حسد می برد.
بادا درانجام کارهای نک امروز و فرد نمایی تامیتوانید در انجام دادن انها شتاب کنید
هرگز شخص بخیل را به مشورت خود راه مده که تو را از احسان باز دارد و از فقر بترساند.
مبادب افراد خوش کردار و بد کردار به نزد تو برابر باشند که این مایه دلسردی خوش کردار از نیکوکاری و دلگرمی بد کردار در بدکاری شود
بپرهیز از شتاب در کارهایی که زمان انجام دادن انها نرسیده یا سهل انگاری در انجام کاری که زمان ان فرا رسیده است.
در کار خداپسندانه از ملامت هیچ ملامت گری نترس.
امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید که بدترین کسانتان بر شما حاکم و سرپرست شوند از ان پس هر چه دعا کنید مستجاب مشود.
دوستت را به اندازه دوست بدار مبادا که روزی دشمنت شود و دشمنت را به اندازه دشمنی کن که بسا روزی دوستت گردد.
مسلمان چون سخن گوید دروغ نپردازد و چون وعده دهد تخلف نکند و اگر چیزی به او بسپارند خیانت نکند.
تگندستی یک نوع بلاست و سخت تر از تنگدستی بیماری تن است و سخت تر تز بیماری تن بیماری دل است.
گشایش در مال از نعمت هاست و برتر از گشایش در مال تندرستی است و برتر از تندرستی دل را پاک نگه داشتن است.
با تمام قدرت از شخص فرومایه و احمق بگریز.
مردم به فرمانروایان خود شبیه ترند تا به پدران خود.
هرگز کار نیک خود را بسیار مشمار و گناه خود را هر چه باشد کم مگیر.
هر گاه بلایی فرا رسد مال خود را فدای جانتان سازید و هر گاه مسئله ای دینتان را تهدید کرد جان خود را فدای دینتان نمایید و این را بدانید که ان کس هلاک شده که دینش از دست برود.
هیچ بندهای مزه ایمان را نچشد مگر ان گاه که دروغ را چه به شوخی و چه به جدی ترک کند.
فرزانه نیست ان کس که مدارا نکند با کسی که راه چاره ای جز مدارا با او نیست.
روزی مردی به نزد بنا رفت و از او خواست تا برای او خانه ای بسازد.بنا پذیرفت و از فردا کار را شروع کرد. بنا برای این که مخارج کمتر شود و سود بیشتری به او برسد از مواد خوب استفاده نکرد و ساختمان را زود تمام کرد. مرد به نزد بنا امد و ساختمان را نگاه کرد و و به بنا گفت پاداش و دستمزد تو همین خانه ای است که ساختی ان هنگام بود که بنا به سخت پشیمان شده بود اما دیگر فایده نداشت
بله این دنیا هم مزرعه ای است که هر نوع محصول در ان بکاریم در اخرت خودمان ان را برداشت می کنیم و هر خوب و بدی که باشد به پای ماست. به قول قدیمی ها کسی را در قبر دیگری نمی گذارند و اعمال همه پای خودشان است.