سرشت زندگی

این وبلاگ در مورد تمام مسائل به نحوی اطلاع رسانی می کند با کمک شما دوستان و نظراتتان

سرشت زندگی

این وبلاگ در مورد تمام مسائل به نحوی اطلاع رسانی می کند با کمک شما دوستان و نظراتتان

جذب ثروت 3

درک قدرت تفکر


درک قدرت فکر توانایی هایی در شما ایجاد می کند که هرگز در خواب هم نمی توانستید ببینیم. هرگز فراموش نکنید افکار شما سازنده محیط و دوستی های شماست و با تغییر افکار شما محیط و دوستان شما نیز تغییر می کنند. مطمئناً در طی این سالها شما دوستان مختلفی داشته اید و دارید و وقتی به گذشته خود نگاه کنید می بینید اخلاق هایی در شما تغییر کرده و بر همین اساس دوستان شما نیز تغییر می‌کنند و افراد جدیدی وارد زندگی تان می شوند. افکار خوب سازنده و افکار بد مخرب است. تمایل به درستکاری نیروی عظیمی به همراه دارد. از شما می خواهم که کاملاً اهمیت افکار خود را درک کنید و شیوه ارزش دادن آنها را فرا بگیرید. افکار مثبت انرژی بسیار بالایی در ما ایجاد می کنند ولی افکار منفی به مراتب قویتر از افکار مثبت هستند و این انرژی مثبت که درون ما هست را به مرور زمان از بین می برند. چنانکه گفته شده اگر شما یک فکر منفی کنید باید ۱۰ بار فکر مثبت کنید تا آن یک افکار منفی را از بین ببرید پس تمام سعیتان را بکنید که تحت هیچ شرایطی افکار منفی را به خود راه ندهید مگر اینکه بخواهید تیشه به ریشه خود و زندگی تان و آینده تان بزنید.

امیدوارم توانسته باشم کمک کوچکی در ساخت افکار مثبت به شما دوست عزیزم کنم.

#بهلول_حکایت5

داستان بالا رفتن بهلول از درخت

جمعی زیر درختی نشسته بودند. بهلول را دیدند که از آنجا عبور می کرد. با هم گفتند بیایید بهلول را مسخره کنیم. پس همگی برخاستند و نزد بهلول آمدند و گفتند : اگر از این درخت بالا روی ده درهم به تو می دهیم. بهلول پذیرفت و درهم ها را گرفت و در آستین پنهان نمود. و گفت بروید نردبانی حاضر کنید. گفتند: نردبان شرط نکرده بودیم. بهلول گفت: اما پیش من نردبان شرط بود.


داستان علم نجوم

شخصی در نزد خلیفه مدعی شد که علم نجوم می داند. بهلول نیز در آن جمع حضور داشت و پرسید: آیا میدانی در همسایگی است که نشسته است؟ مرد مدعی گفت : نمیدانم. بهلول گفت: تو که همسایه ات را نمی شناسی چگونه از ستاره های آسمان خبر می دهی؟


داستان قرض کردن الاغ

شخصی که سابقه دوستی با بهلول را داشت روزی الاغش را به قرض خواست. بهلول گفت: الاغم در خانه نیست. در این هنگام صدای عرعر الاغ از تحویل برخاست.

 آن دوست گفت: تو که می گویی الاغت در خانه نیست. پس این صدا از کیست؟

گفت: تو با سابقه ۵۰ سال رفاقت حرف مرا باور نداری ولی حرف الاغ را باور می کنی؟

#بهلول_داستان3

داستان شکار هارون الرشید

روزی هارون و جمعی از درباریان به شکار رفته بودند. بهلول نیز همراه آنها آمده بود. آهویی در شکارگاه ظاهر شد . خلیفه تیری به سوی آهو افکند ولی تیرش خطا رفت و آهو نیز گریخت.

بهلول فریاد زد : احسنت , خلیفه برآشفته گفت مرا مسخره میکنی؟

بهلول گفت : احسنت من برای آهو بود نه برای تیر خلیفه.



داستان گول زدن داروغه

داروغه بغداد در میان جمعی مدعی شد که تا کنون هیچکس نتوانسته او را گول بزند. بهلول هم که در آن جمع حضور داشت به داروغه گفت: گول زدن تو بسیار آسان است ولی به زحمتش نمی ارزد. 

داروغه گفت : چون از عهده اش برنمی آیی چنین میگویی. بهلول گفت : افسوس که اینک کار مهمی دارم وگرنه به تو ثابت می کردم.

داروغه لبخندی زد و گفت : برو و پس از آنکه کارت را انجام دادی برگرد و ادعای خود را ثابت کن. 

بهلول گفت: پس همین جا منتظر بمان تا برگردم و بهلول رفت. یکی دوساعت داروغه منتظر ماند اما از بهلول خبری نشد و آنگاه داروغه دریافت که چه آسان از یک دیوانه گول خورده است.