سرشت زندگی

این وبلاگ در مورد تمام مسائل به نحوی اطلاع رسانی می کند با کمک شما دوستان و نظراتتان

سرشت زندگی

این وبلاگ در مورد تمام مسائل به نحوی اطلاع رسانی می کند با کمک شما دوستان و نظراتتان

نخونی از دستت رفته ها

حیوانات به سادگی به ما نشان می دهند که چطورمی توان

محدودیتهای ذهنی تحمیل شده را پذیرفت . کک، فیل و دلفین مثالهای خوبیهستند. ککها حیوانات کوچک جالبی هستند آنها گاز می گیرند و خیلی خوب می پرند آنهابه نسبت قدشان قهرمان پرش ارتفاع هستند.اگر یک کک را در ظرفی قرار دهیم از آن بیرونمی پرد . پس از مدتی روی ظرف را سرپوش می گذاریم تا ببینیم چه اتفاقی رخ می دهد . کک می پرد و سرش به در ظرف می خورد و با کمی سر درد پایین می آید . دوباره می پرد وهمان اتفاق می افتد. این کار مدتی تکرار می شود . سر انجام در ظرف را بر می داریمکک دوباره می پرد ولی فقط تا همان ارتفاع سرپوش برداشته شده. درست است که محدودیتفیزیکی رفع شده است ولی کک فکر می کند این محدودیت همچنان ادامه دارد.فیلها رامی توان با محدودیت ذهنی کنترل کرد . پای فیلهای سیرک را در مواقعی که نمایش نمیدهند می بندند . بچه فیلها را با طنابهای بلند و فیلهای بزرگ را با طنابهای کوتاه. به نظر می آید که باید بر عکس باشد زیرا فیلهای پرقدرت به سادگی می توانند میخطنابها را از زمین بیرون بکشند ولی این کار را نمی کنند. علت این است که آنها دربچگی طنابهای بلند را کشیده اند و سعی کرده اند خود را خلاص کنند . سرانجام روزیتسلیم شده دست از این کار کشیده اند، از آن پس آنها تا انتهای طناب می روند و میایستند. آنها این محدودیت را پذیرفته اند.دکتر ادن رایل یک فیلم آموزشی در موردمحدودیتهای تحمیلی تهیه کرده است. نام این فیلم ، می توانید بر خود غلبه کنید استدر این فیلم یک نوع دلفین در تانک بزرگی از آب قرار می گیرد نوعی ماهی که غذای موردعلاقه دلفین است نیز در تانک ریخته می شود . دلفین به سرعت ماهیها را می خورد . دلفین که گرسنه می شود تعدادی ماهی دیگر داخل تانک قرار می گیرند ولی این بار درظروف شیشه ای. دلفین به سمت آنها می آید ولی هر بار پس از برخورد با محافظ شیشه ایبه عقب رانده می شود پس از مدتی دلفین از حمله دست می کشد و وجود ماهیها را ندیدهمی گیرد . محافظ شیشه ای برداشته می شود و ماهیها در داخل تانک به حرکت در می آیندآیا می دانید چه اتفاقی می افتد ؟ دلفین از گرسنگی می میرد غذای مورد علاقه او دراطرافش فراوان است ولی محدودیتی که دلفین پذیرفته است او را از گرسنگی می کشد .ما دلفین نیستیم فیل و کک هم نیستیم ولی می توانیم از این آزمایش‌ها درسبگیریم زیرا ما هم محدودیت هایی را می پذیریم که واقعی نیستند به ما می گویند یا مابه خود می گوییم نمی توان فلان کار را و بهمان کار را انجام داد و این برای ما یکواقعیت می شود. محدودیت ذهنی به محدودیتی واقعی تبدیل می شود و به همان مستحکمی . چه مقدار از آنچه ما واقعیت می پنداریم واقعیت نیست بلکه پذیرشماست؟

استاد و شاگرد

استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند

.آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:”بله او خلق کرداستاد پرسید: “آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟شاگرد پاسخ داد: “بله, آقااستاد گفت: “اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر ماست , خدا نیز شیطان استشاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: “استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟

استاد پاسخ داد: “البته

شاگرد ایستاد و پرسید: “استاد, سرما وجود دارد؟استاد پاسخ داد: “این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.مرد جوان گفت: “در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (۴۶۰- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد
شاگرد ادامه داد: “استاد تاریکی وجود دارد؟استاد پاسخ داد: “البته که وجود داردشاگرد گفت: “دوباره اشتباه کردید آقا! تاریک هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد.”در آخر مرد جوان از استاد پرسید: “آقا, شیطان وجود دارد؟”زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: “البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست.”و آن شاگرد پاسخ داد: “شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریک که در نبود نور می آید.نام آن مرد جوان: آلبرت انیشتن بود

مسائلی که باعث تحکیم روابط می شود

 

خوش قولی

 

یکی از خصائل خوبی که می تواند باعث تحکیم هرگونه رابطه دوستانه‌ای شود صفت خوش قولی است.

اصطلاح خوش قولی در اصل یعنی التزام شخص نسبت به انجام تعهداتی که به زبان می آورد

.

خوش‌قولی و خوش‌عهدی به شخص اعتبار و احترام و شخصیت بیشتری می بخشد و سبب می گردد دیگران

نسبت به فرد خوش‌قول نگاهی پسندیده داشته باشند و این امر در روند زندگی آثار مثبت زیادی در بر خواهد

داشت

.

لذا باید تلاش کنیم این خصلت را در

خود و در فرزندانمان نهادینه کنیم و عملا" آن را آموزش دهیم.

هرگاه می خواهید قولی بدهید ابتدا با خود بیندیشید ، آیا قادر هستید به قول خود عمل کنید یا خیر؟

توانایی خود در انجام تعهداتتان شک داشتید هرگز قول ندهید

.

یا در هنگام تعهد دادن عنوان نمایید که بنا به دلایلی شک دارم و یا ممکن است نتوانم به عهدم وفا کنم ولی

سعی خود را می کنم . با چنین مقدمه ساده‌ای در آینده محکوم به بدقولی و بدعهدی نخواهید شد

.

بسیاری از کدورت ها و اختلافات در روابط دوستانه و خانوادگی به دلیل بدقولی بوده است. هرگز برای

خوش آمد دیگران و یا فیصله دادن به کاری و یا رسیدن به هدفی قولی را ندهید که بعدا" نتوانید از عهده آن

برآیید. زیرا اثرات منفی زیادی را دربر خواهد داشت

.

به خصوص دررابطه با فرزندان به این نکته توجه خاص داشته باشید.متاسفانه بعضی والدین ویابزرگترها

برای آن که بچه ها تشویق به انجام دادن یا ندادن کاری شوند به آنها قول مثلا" خرید هدیه ای یا بردن به

تفریح خاصی وازاین قبیل وعده هارامی دهندوبعدباتوجه به مشکلاتشان به راحتی عهدخودرافراموش

می کنند . و همین امر یک فرآیند منفی است که سبب می شود اعتماد و احترام بزرگترها در نظر بچه ها

کاسته شود زیرا کسی که برای حرف خود ارزش قائل نشود نباید انتظار داشته باشد دیگران برای حرفش

ارزش قائل شوند

. از طرفی عملا" بچه ها بد قولی را یاد می گیرند و قباحت این کار از بین می رود.

لذا همیشه سعی کنیم در مورد آن چه که می‌خواهیم به زبان بیاوریم ابتدا کمی فکر کنیم و سپس با توجه به

توانایی هایمان قول دهیم

.

 

 

انتقاد پذیری

 

آیینه چو نقش تو بنمود راست خود شکن آیینه شکستن خطاست

انسان فهیم همیشه بدون اغماض و تعصب در مورد خود اندیشه می کند تا خصوصیات مثبت و

منفی وجود خود را بشناسد و در تقویت خصائل مثبت و رفع خصوصیات منفی همیشه تلاش

می نماید

.

بدون شک به علت ماهیت وجودی انسان ، بسیاری از خصوصیات شخصیتی از دید خود فرد

پنهان می باشد ولی برای اطرافیان آشکار است. لذا یک فرد تکامل طلب از اطرافیان خود

می خواهد که نکات منفی وجودش را تذکر دهند تا آنها را بهتر بشناسد و بهتر بتواند در صدد

اصلاح آنها برآید

.

من شخصا معتقدم انتقاد یعنی سازندگی

.

البته در شرایطی که شنونده خوبی برای انتقادهای دیگران باشیم. زیرا متاسفانه بعضی اوقات

افراد با شنیدن انتقاد عکس العمل های نامناسبی مثل پرخاشگری و اخم و لجبازی و مقابله به مثل

(

چون تو انتقاد کردی پس من نیز فلان انتقاد را به تو دارم) از خود نشان می دهند که سبب می

شود گوینده دیگر جرئت نکند برای مرتبه دوم چیزی را گوشزد نماید

.

البته افرادی که در برابر انتقاد پافشاری و لجبازی می کنند نمی توانند سیر تکامل شخصیتی

ایده آلی را داشته باشند

.

در روابط زناشویی که همیشه تاکید می شود یکی از بهترین و مهمترین روابط دوستانه باید باشد

انتقاد پذیری اهمیت بیشتری می یابد

.

زن و مرد باید همانند دو دوست آینه یکدیگر باشند و خوبی ها و بدی های یکدیگر را به هم نشان

دهند . اگر شخص عیب و ایراد خود را از زبان نزدیکترین دوست و یاور خود بشنود خیلی بهتر

از آن است که از غریبه ها و دیگران بشنود

.

اگر ما متوجه عیوب خود شویم و سعی در رفع آنها داشته باشیم لذا دیگر تکرار

نمی شوند و در نتیجه دیگر انتقادی را درآن زمینه دریافت نمی کنیم و چه بسا تعریف و تمجید

دیگران را نیز در پی خواهد داشت اینجاست که می توان گفت انتقاد نوعی سازندگی به همراه

دارد

.

لذا در روابط زناشویی ، خودتان ازهمسرتان خواهش کنید همیشه نکات منفی رفتاری شما

را متذکر شود

.

این کار نوعی ایجاد صمیمیت و اعتماد را نیز به همراه خواهد داشت

.

و البته شخص انتقاد کننده نیز باید در بیان انتقاد مهارتهای لازم را داشته باشد

.

انتقاد باید با توجه به شخصیت فرد مقابل و در شرایط مناسب و در خلوت و به نحوی شایسته با

لحنی دوستانه که توهین و اهانت محسوب نشود عنوان شود و طوری نباشد که طرف مقابل را

تحریک به اعمال نامناسب نماید

.

اگر انتقاد صادقانه و با نیت اصلاح طلبی و دوستانه باشد مطمئن باشید به دل شنونده نیز

می نشیند و تاثیر مثبت خواهد داشت

.

 

 

مشورت کردن

 

مشورت در لغت از کلمه شارالعسل گرفته شده است یعنی بیرون آوردن عسل از کندو. و در اصطلاح یعنی

رسیدن به بهترین رای و اندیشه از طریق مذاکره و نظرخواهی با دیگران که رسیدن به این هدف حلاوت و

شیرینی عسل ناب را دارد

.

انسان هر قدر هم صاحب خرد و اندیشه باشد نمی تواند تمام جوانب یک مسئله را در نظر بگیرد لذا مشورت

با دیگران باعث می شود فرد با اندیشه ها ونظرات متفاوت روبروشده وبا وسعت نگرش بیشتری جوانب

گوناگون یک امر را بررسی نماید

.

در تمام فرهنگ ها مشورت کردن یک امر پسندیده و مورد تایید می باشد. ولی باید دقت کرد که در هر کاری

باافراد مورد اطمینان ومتخصص و خردمند ومثبت اندیش وصاحب رای مشورت نمود

.

نکته قابل توجه دیگر این است که مشورت کردن به معنای دهن بینی و دخالت دادن دیگران در تصمیم گیری و باید با درایت مرز بین مشورت کردن و دخالت دادن دیگران در امور گوناگون زندگی

های انسان نیست.

شناخته شود . و این دو از یکدیگر تمیز داده شوند

.

در روابط خانوادگی و زوجین باید مد نظر داشت از آنجا که زن و مرد همچون یک روح در دو کالبد باید باشند

لذا تمام امور زندگی به هر دو نفرشان بستگی دارد پس باید در همه مسائل به رای و نظر یکدیگر ارزش و

احترام قائل شوند. و با یکدیگر نظر سنجی و مشورت داشته باشند. و بدانند که در این زمانه زن سالاری و

مرد سالاری دیگر معنایی ندارد و باید در خانواده موفق منطق سالاری حکمفرما باشد

.

مشورت کردن به نوعی باعث ارزش دادن به طرف مقابل می شود و این ارزش دادن سبب می گردد که

نوعی احساس نزدیکی و محبت و اطمینان و اعتماد به نفس در فرد ایجاد شود که همین موارد می توانند

اثرات مثبت فراوانی در زندگی داشته باشند

.

و برعکس افراد مستبد و خود رای نه تنها به نتایج مثبت نمی رسند بلکه باعث ابجاد لجبازی و کدورت و در خانواده می شوند

سوء تفاهم و عدم همدلی و همکاری

.

حضرت علی (ع ) نیز می فرمایند

:

هرکس استبداد رای ورزد هلاک شود

.

اگر صددرصد به توانایی خود در انجام تعهدات خود اطمینان دارید قول بدهید ولی اگر حتی یک درصد به