سرشت زندگی

سرشت زندگی

این وبلاگ در مورد تمام مسائل به نحوی اطلاع رسانی می کند با کمک شما دوستان و نظراتتان
سرشت زندگی

سرشت زندگی

این وبلاگ در مورد تمام مسائل به نحوی اطلاع رسانی می کند با کمک شما دوستان و نظراتتان

شب زفاف و پیچیدگی های آن برای زنان بخش ششم

آن سوی زفاف

پاره شدن پرده بکارت در حقیقت نمود خارجی جریانی بسیار پیچیده است که باید آن را آغاز زنانگی و پایان دوشیزگی برشمرد. تازه عروس منابع طبیعت از نخستین اکراه دارد و علت آن معمولاً درد جسمانی نیست که اگر همراه با آرامش و خودداری و صبوری مرد باشد خیلی جزئی است. غالباً خود دختر هم نمیداند علت این اکراه و هراس در کجاست؟در واقع تازه عروس در این مرحله دچار نوعی شرم است, همه این علت ها را باید در جای دیگر جستجو کرد. در حقیقت چون زن در این مرحله که وارد حیات زناشویی میگردد دگرگونی مهمی در برابر خود می بیند و به زندگی آینده مسئولیت ها و خطرهای آن می اندیشد و از آن آن واهمه دارد. همه این واهمه ها چه زن از آن آگاه باشد و چه نباشد قابل ملاحظه و شایسته است. این وظیفه شوهر است که وجود این هراس فطری زن را دریابد و همواره آن را به یاد داشته باشد. بهترین فرصت برای جلب اطمینان زن همین دوره کوتاه است. معروف است که زفاف را نباید با جبر آغاز کرد،ما می گوییم در کار پاره شدن پرده نه تنها جبر نباید باشد بلکه این عمل باید دنباله و نتیجه نوازشی صبورانه و معاشقه ای جانانه باشد و شوهر باید عروس را به تدریج متمایل و راغب به عمل نماید نه آنکه با شتاب کاری و به کار بردن زور،تنها حس شهوت خویش را فرونشاند. در این صورت تنها جسم زن را تصرف کرده و از تصرف روح او ناتوان مانده است. بنابراین شوهر در شب زفاف باید تمام تمهیدات لازم را به کار گیرد و در نهایت ملایمت و ظرافت عمل کند و بداند که کوچکترین اشتباه چنان او را خسته و دل آزرده می کند که به آسانی التیام پذیر نخواهد بود و گاه تا پایان زندگی زناشویی آثار آن بر جای می ماند. از نظر روانشناسی این دردهای روحی منجر به پیدایش هزاران نوع اختلالات فکری،غم و اندوه مزمن می گردد که درمان آن بسیار مشکل خواهد بود زیرا اغلب منشاء و علت اصلی آن ناشناخته می ماند. در واقع علت سرد مزاجی بسیاری از زنانی که لذت جنسی نمی برند آن است که در شب زفاف ناگواری دیده و رنج و تب روحی کشیده اند و این حالات در ضمیر پنهان آنها مانده و اختلالات جسمی و روانی بعدی را با خود در پی دارد. بسیاری از امراض دیگر ر چون پریشان خیالی و بیماری های عصبی غالبا در اثر همین رویدادهای به ظاهر کوچک شب زفاف ایجاد می شود و گاهی این عوارض روحی به قدری پیچیده شدید می شود که روانپزشک باید مدت ها وقت صرف کند تا پس از جلب اعتماد بیمار شاید موفق به کشف ریشه اصلی اختلالات گردد. این است که ما باز تکرار می کنیم که در نوازش و مهربانی و رعایت حال تازه عروس به ویژه در شب زفاف به هیچ وجه نباید کوتاهی کرد. هیچ دختری ،مردی را مختار نخواهد دانست که هر چه می‌خواهد انجام دهد و  اگر حیای عروس به هر علت ناشناخته دیگر مانع از آن است که به میل تسلیم شود بهترین است یک شب یا حتی شبهای متعدد زفاف را به عقب انداخته تا عروس به تماس جسمانی خو بگیرد و با آرامش خاطر مشتاق و راغب به ارتباط جنسی شود. عمر انسان آنقدر کوتاه نیست که چنین شتاب کاری لازم باشد،به خصوص در این دوره صبر و متانت و حوصله به پیروزی و کامروایی خواهد انجامید. در اینجا باید یادآور شویم اگر داماد به دلیل ضعف نفس و سستی در رفتار بخواهد به هر نحو عمل را انجام دهد به نتیجه نمی رسد و لازم است در این باره با لطافت و ملایمت و صبورانه صورت گیرد. اصولن زن وقتی هم حاضر و راغب به تسلیم است طبیعتاً می خواهد بر او پیروزی یابند ولی بین فتح عاشقانه و استیلای وحشیانه تفاوت بسیار است و مرد با فراست باید در یابد که هنگام دخول فرا رسیده است. به طور کلی در هفته های اول ازدواج برای نزدیکی نباید پافشاری کرد جز آن که خود عروس ابراز تمایل کند. شوهر اگر عیبی در بدن زن مشاهده کند هرگز نباید آن را آشکار کند یا اظهار تعجب کند،مبادا زن اندوهگین شود و آنرا مایه حقارت پندارد.