سیمای سلام

                                                به نام خدا

الله الله الله سلام، سیمای سلام:

سلام نامی از نام های خداست، سلام تحیت اهل بهشت است، سلام تحیت فرشتگان به هنگام ورود به بهشت است، سلام پیام پروردگار رحیم است.

سلام پذیرایی شب قدر است، سلام اولین حق هر مسلمان است بر مسلمان دیگری است، سلام کلید شروع هر کلام و نوشته ای است، سلام امان نامه از هر گونه ترس و شری است، سلام نشانه تواضع و فروتنی است، سلام ساده ترین عمل نیک است، سلام عامل محبت و الفت است، سلام آرزوی سلامتی برای بندگان است، سلام امید دهنده و نشاط آور است، سلام سبب جلب رضایت خدا و غضب شیطان است، سلام ادب الهی است، سلام ابر رحمتی است که بر سر مردمان می افکنیم، س

حدیث نور

                                                 به نام خدا

پیامبر (ص) : دل های خود را به نرمی و مهربانی عادت دهید و بسیار فکر کنید.

امام علی (ع): هر نفسی بزرگوتری دارد عواطفش افزونتر می شود و آن که عواطفش افزون باشد شناخت ها و دانسته هایش افزون می شود.

امام صادق (ع): جایگاه خرد مغز است و جایگاه سختی و نرمی دل.

امام باقر(ع): دل را با غم خواری و درد آشنایی همواره روشن بدار.

امام صادق (ع): جا به جا کردن کوه آسانتر است از جابه جا کردن دلی از جای آن، بدان  که جایگاه قلب نسبت به تن همچون جایگاه امام است نسبت به مردمان که فرمان برداری از وحی برایشان واجب است، ایا نمی بینی که همه اندام های تن گماشتگان و ترجمان قلب اند و از جانب او ادای وظیفه می کنند.

امام سجاد(ع): خدایا به دل من از کارهای زشت و گناهان مایه ی رسوایی بیزاری بیاموز، خدایا مرا عاشق خودت کن ، خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا چنان رغبتی روزی گردان که همواره به فرمان تو برای اخرت خود کار کنم تا بدان جا که صدق دل خویش در این راه دریابم و دنیای خویش پیوسته به زهد بگذارنم و با شوق و ذوق به انجام دادن کارهای نیکو برخیزم و با ترس از تو از پرداختن به کارهای بد در امام بمانم و نوری به من ببخش تا با آن در میان مردمان راه بروم و راه خود را در تاریکی ها بیابم و در پرتو آن شک و شبه را باز شناسم.

1-    قران /سوره مجادله ص 22

2-    حجرات ص 14

3-    بهار الانوار

4-    کنزول فواید

5-    غرر الحکم ص 273

6-    تحف العوقول

7-    اصول کافی 1-16

8-    صحیفه سجادیه/ بهترین چیزی که به قلب افکنده میشود یقین است.

زندگی نامه غاصب فدک

زندگی نامه غاصب فدک

صهاک کنیز حبشی عبدالمطلب بود که بعضی از شتران اورا می چراند و چون بد کاره و فاحشه بود روزی غلامی به نام نفیل با نضله بن هاشم و هشت نفر دیگر در چراگاه به صهاک رسیدند و به اوطمع کردند.

بعد از مدتی(از ۱۰نفر و صهاک) پسری به دنیا امد. صهاک او را خطاب (پدر عمر) نام نهاد و اغلب نزد بادیه نشینان بود به حد رشد و بلوغ رسید.

روزی خطاب با مادر بدکاره اش(صهاک) جمع می شوند و صهاک از فرزندش خطاب حامله گشت و دختر زایید و او را در قنداقه ای پشمی پیچید و در مزبله ای انداخت. هاشم بن مغیره بن ولید از انجا می گذشت که صدای ان دختر ناپاک زاده را شنید او را به خانه اورد و تربیتش نمود و وی را حنتمه نامید. پون به سر حد بلوغ رسید روزی خطاب(پدر نامشروعش) به او اظهار تمایل نمود و او را از هاشم بن مغیره خواستگاری کرد و بعد از ازدواج ان دو عمر بن خطاب(خلیفه) از انها به دنیاامد.

کسی که جد او دایی و پدرش بود و مادرش خواهر و عمه اش شایسته است که در روز غدیر کینه و بغض وصی بر دل گیرد و بیعت خود را بشکند.

ماخذ:

 علامه مجلسی،بحارالانوار،جلد۳۱،باب مطاعن،صفحه۹۹و۱۰۰

سلیم بن قیس هلایی،اسرار آل محمد،صفحه۲۳۷

مثالب الصاحبه(جلد دوم کتاب خطی مناقب ابن شهر آشوب)